اردبیل از شهرهای باستانی و تاریخی ایران است. این شهر در نزدیکی مرزجمهوری آذربایجان قرار گرفته است و دارای ارتفاع بسیاری است و از سردترین شهرهای ایران محسوب میشود که جاذبه های طبیعی بسیاری دارد.این شهر در ۵۹۱ کیلومتری تهران و ۲۱۹ کیلومتری تبریز واقع شده است. با کجارو همراه باشید.
چهره عمومی شهرستان اردبیل متاثر از ارتفاعات کوهستانهای سبلان، طالش و بزغوش است که این عوامل طبیعی سبب محصور شدن آن شدهاند. اردبیل ناحیهای است واقع در بخش شرقی آذربایجان و بالقچای (ماهیرود) از آن ناحیه مشروب میشود، مرکز این استان شهر اردبیل واقع در ۸۴ درجه و دو دقیقه طول شرقی و ۸۳ درجه عرض شمالی است. این شهر در فلاتی بهشکل دایره ساخته شده و کوههای زیبایی آن را احاطه کردهاند. در سمت غرب این فلات، آتشفشان خاموش سبلان به ارتفاع ۴،۸۱۱ متر قرار گرفته که پیوسته در برف مستور است. بیشتر زمینهای این بخش از استان ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰
متر از سطح دریا ارتفاع دارند.
زمینهای اطراف شهر اردبیل آهکی است وپوشش درختان در آن مناطق کم است ولی بهواسطه کاریزها بهخوبی مشروب میشود و مزارع مهم و مراتع وسیعی نیز در آن وجود دارد آب و هوای آن بهواسطه ارتفاع زیاد منطقه ، سرد ولی سالم است و از میوههای تولید شده در بخش کشاورزی آن منطقه گیلاس و سیب و گلابی از معروفیت خاصی برخوردار است. در اطراف اردبیل چشمههای آب گرم معدنی فراوان یافت میشود و بهواسطه همین چشمهها و هوای معتدل شهر، اردبیل ییلاق دربار پادشاهان ایران بود.
تاریخچه اردبیل
اردويل از دو كلمه ارد + ويل تشكيل شده كه «ارد» نام روز بيست و پنجم از هر ماه و نيز نام يكى از فرشتگان زرتشتى است و به معنى قانونى و مقدس و متشرع است و «ويل» كه ريشه بسيار كهن آريايى دارد هنوز نیز در زبانهاى اروپايى استعمال مىشود به معنى شهر است. لذا اردبيل تحريف شده "اردويل" يعنى شهر مقدس خواهد بود امروزه در مناطق تالش نشین استان، هنوز نیز به اردبیل، «آردویل» می گویند که معنی «شهر مقدس» را میدهد. اردبیل از شهرهای کهن ایران است که حدود ۵۰۰۰ سال قدمت دارد. در لوحه های گلی سومریان بهصورت آرتا یا آراتتا ثبت شده است .که خودقدمت شهر را تا ۵۰۰۰ سال میرساند.
از آثار تاریخی اردبیل که نشان تاریخی کهن در این دیار دارد برخی به دوره پیش از اسلام میرسد، میتوان از دهکده آتشگاه، شهرهیر، شهریور و مسجد جامع اردبیل نام برد که در قدیم آتشکده بوده است. از دیگر نامهای اردبیل در دوره های مختلف تاریخی «دارالارشاد»، «دارالملک»، «دارالعرفان»دارالامان» و «شهر مقدس» بوده است .
اردبیل و پادشاهی كیخسرو كیانی
مولف کتاب روضه الصفا نوشته است: «گویند كه در مبداء الحال كه كاووس از سلسله پادشاهان كیانی زمام حل و عقد مصالح عباد را در قبضه درایت و كفایت كیخسرو بن سیاووش نهاد , طوس نوذر به هوا خواهی فریبرز , كه پسر صلبی كاووس بود , در این باب منازعت آغاز كرد و نزدیك بود كه میان او و گودرزیان مهّم به جدال و قتال انجامد و كارها به زیان رسد . عاقبت الامر مقرر بر آن شد كه از این دو شاهزاده هر كدام بهمن دژ اردبیل را , كه سالهای دراز , كمند تسخیر هیچ ذوشوكتی بر شرفات آن نیفتاده بود , فتح کند بر سریر سروری متمكن گردد . نخست فریبرز و طوس متوجه محاصره آن شدند و هرچه كوشیدند و مقدمات ترتیب دادند نتیجه ای مترتب نشد . ناچار محروم و مایوس بازگشتند . وچون پرتو مهابت شاهزاده كامكار بر آن قلعه و حصار افتاد اركان آن , كه بسان بنیان هرمان راسخ و راسی بود , از نیز فرو ریخت و كیخسرو , دولتكام به نزد كاووس باز آمد و اورنگ شاهی را به وجود همایون خویش مزین گردانید . حمدالله مستوفی , صاحب نزهت القلوب , نیز اردبیل را از كیخسرو پسر سیاووش و نوه كاووس میداند . فردوسی نیز در شاهنامه به این داستان اشاره كرده است و در باب پادشاهی كیكاووس و آمدن كیخسرو از توران به ایران , و سخن گفتن گودرز و طوس درباره كیخسرو و فریبرز پیش كاووس شاه چنین آغاز سخن میکند:
دو فرزند ما را كنون با دو خیل بباید شدن تا در اردبیل
بمرزیكه آنجا دژ بهمن است همه ساله پرخاش اهریمن است
نظریههای دیگری درباره پیدایش اردبیل
یاقوت حموی در معجم البلدان، بنای این شهر را به فیروز ساسانی، كه به سال ۱۳۹- ۱۶۳ ( ۴۵۹-۴۸۳ م) قبل از هجرت سلطنت میكرده نسبت داده و آن را فیروز گرد نامیده است . وی در كتاب خود اردبیل را از مشهورترین شهرهای آذربایجان خوانده و گفته است كه پیش از اسلام كرسی ناحیه بود . و در جای دیگر اضافه كرده است كه : (گویند : اردبیل از بناهای فیروز موسوم به باذان فیروز بوده است.)
در زمان بنیامیه مرکز حکومت آذربایجان از مراغه به اردبیل منتقل شد. یاقوت که شخصا شهر اردبیل را دیده از کثرت جمعیت و آبادی آن خبر میدهد ولی اندکی پس از یاقوت، مغول آنرا متصرف شده خراب و منهدم کردند و تمام سکنه آنجا را به قتل رسانیدند و بعدها مجددا شهر ساخته شد و در زمان صفویه به منتهی درجه اعتبار خود رسید. شیخ صفیالدین عارف مشهورشهر اردبیل بوده و مدفن وی و نیز چند تن از سلاطین صفویه در همین شهر است. از بناهای معروف این شهر مقبره شیخ صفیالدین مذکور است که دارای کتابخانهای معتبر بوده و آن در زمان شاه عباس وقف مقبره شده بود ولی به هنگام جنگ روس و ایران سال ۱۸۲۸ پَسکِویچ سردار روس تمام آن کتابخانه را به یغما برد و به کتابخانه پطرگراد منتقل کرد. ژنرال گاردان در اطراف شهر باروئی ساخت که اکنون خرابست. موقعیت قرار گیری اردبیل در تاریخ بسیار حساس بوده چراکه در سر راه تجارتی تبریز و آستارا و لنکران واقع شده است و واسطه تجارتی قفقازیه و شهرهای داخلی آذربایجان و غیره است. بهترین صادرات آن خشکبار و قالی و پشم است. در دورۀ خلافت حضرت علی(ع) اشعث آنجا را کرسی خود قرار داد. در سال ۶۱۷ق مغولان آنجا را تصرف و ویران کردند. ولی از زمان شیخ صفیالدین اردبیلی دوباره رونق گرفت و بالاخص شاه عباس اول مقبره و مسجد شیخ صفی را با هدایایگرانبها زینت بخشید. در اواخر دورۀ صفویه مدت کوتاهی به دست عثمانیها افتاد ولی نادرشاه افشار دوباره آن را پس گرفت. در دورۀ ناپلئون ژنرال گاردان آن را مستحکم ساخت و عباسمیرزا دربار خود را آنجا دایر کرد. از سیاحان اروپایی که از این شهر دیدن کردهاند میتوان از پیترو دلا واله در ۱۶۱۹ آدام اولئاریوس در ۱۶۳۷ تاورنیهو جیمز موریه در ۱۸۲۱ نام برد.
زبان تاتی –زبان آذری
قبل از مهاجرت آریایی ها به فلات ایران، مردمی در این سرزمین زندگی می كردند كه بومی محل بودند و به زبان مخصوصی سخن می گفتند. آمدن آریاها را بدین نواحی از بیست تا چهارده قرن قبل از میلاد می داند ولی تحقیقات دیگری كه در این زمینه صورت گرفته است حكایت از آن دارد كه پنج هزار سال پیش قوم «اورارتو» كه محققان آنرا شاخه ای از نژاد آریایی می دانند دراین ناحیه زندگی می كردند، که منطقهای كه در جنوب كوههای قفقاز از ارمنستان تا كردستان و خلخال و سراب (در شرق وجنوب اردبیل) واقع است. زبانهای باستانی با آن كه دراصل و ریشه یكی بوده است به سه شكل پارسی قدیم، اوستائی و پهلوی منقسم می دانند و بیشتر زبانهای كنونی ایران را شاخه های دگرگون شده آنها می پندارند. احمد کسروی معتقد است که زبانی که تاتها بدان سخن میگویند در زمانهای گذشته گسترش بسیاری داشته و به استناد شواهد عینی و پژوهشهای انجامشده، زمانی همه مردم آذربایجان و قزوین را در بر گرفته ولی بعدها با اشاعه و استیلای زبان ترکی کمکم از بین رفته است. در هر حال میتوان ریشه اصلی زبان تاتی را مادی دانست که در طول قرون متمادی تحت تاثیر اوستایی که زبان مذهبی مردمان این سامان بوده، و فارسی باستان و پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی و فارسی دری، که بهترتیب زبان رسمی حکومتهای هخامنشی و اشکانی و ساسانی و حکومتهای پس از اسلام بوده، قرار گرفته، و امروزه در آخرین شکل خود تحت عنوان تاتی درآمده است. زبان اوستائی از آن جهت كه اوستا، كتاب دینی زردشت، بدان نوشته شده است به زبان اوستائی معروف شده است. این پیامبر ایران باستان از آذربایجان و به احتمال قریب به یقین از مغان اردبیل و دامنه های كوه سبلان برخاسته و كه همان زبان مادها بود به این ترتیب میتوان گفت كه زبان اوستائی قدیمترین زبان آریائی است كه احیاناً اردبیلیان باستان بدان سخن گفته اند . بعد از حمله اعراب به ایران، زبان عربی در بیشتر نقاط کشور رایج میشود اما هیچگاه غلب کامل نمییابد. زبان تركی رهاورد تركان است كه با نفوذ تدریجی آنها در این منطقه كم كم رایج شده است. طوایف ترك نژاد برای بهدست آوردن مراتع و چراگاه بهسمت ایران آمدند ولی با اقتداری كه دولت های اشكانی و ساسانی داشتند اجازه ورود به ایران نمی یافتند چون ساسانیان منقرض شدند و در نتیجه قبایل ترك بداخل ایران نفوذ كردند. با ورود اقوام ترک زبان در دوره سلجوقیان و غزنویان، زبان ترکی در این منطقه رواج پیدا کرده و از این زمان، زبان ترکی در این استان ماندگار میشود. امروزه مکاتبات اداری و برنامه تحصیلی در مدارس به زبان فارسی انجام میشود و جوانان این استان با زبان فارسی آشنایی کامل دارند. همچنین در برخی نقاط استان همچون امامرود، شهر کلور در خلخال و روستاهای اطراف آن، زبان تاتی و آمیختهای از زبانهای طالشی، کردی و مازندرانی و در برخی نقاط مانند دهستان عنبرآباد شهرستان نمین، گویش طالشی رایج است.
دین و مذهب در استان اردبیل
به گفته مورخان، ساكنان باستانى اردبيل، مذهب هورمزد پرستى داشتهاند. هنگامی كه زرتشت به پیامبری برانگیخته شد، در دشت مغان و دامنههای سبلان و سپس در اطراف درياچه اروميه به تبليغ احكام دين پرداخت. جمعى از مردم به آيين او گرويدند ولى چون مغهای ديگر به مخالفت با وى برخاستند، كيش او در آن ناحيه پيشرفت نكرد. در جنگى كه ميان زرتشتيان و بتپرستان روى داد، زرتشتيان بر همه روستاها و قصبههای اطراف اردبيل دست يافتند. آنان به افتخار اين پيروزى، آتشکدهای در اردبيل بنا كردند كه امروزه آثار آن در سه فرسنگى اين شهر در دهکدهای به نام آتشگاه باقى است. زرتشت به اميد گسترش امر تبليغ به مشرق ايران و توران مهاجرت كرد. به گفته مورخين چون در توران نيز كارى از پيش نبرد، نزد «ويشتاسب» پادشاه باختر رفت و بعد از آن كه او را به آيين خود درآورد، دين او به سرعت در شرق و غرب رواج يافت. اين كيش تا قبل از حملۀ اعراب به ايران، دين رسمى ايران بوده و طبعاً مردم اردبيل نيز به اين دين پايبند بودهاند. سال ۲۲ هجری قمری آذربايجان توسط حذيفة اليمان سردار معروف فتح شد، در اين زمان اردبيل مركز حكومت آذربايجان بود. در دوره خلافت حضرت على (ع)، اشعث به حكومت آذربايجان منصوب شد و در همين زمان بود كه اكثريت اهالى آذربايجان به دين اسلام گرویدند و دين اسلام جانشين آيين گذشته گرديد.
گذشته، از میان پيروان ادیان ديگر، بيش از همه، ارامنه در اردبيل زندگى میکردند و محله مخصوص داشتند كه به نام آنها «ارمنستان» خوانده میشد و شغل بيشتر آنها تجارت، صنعتگرى و طبابت بود. در اواخر حكومت قاجار و با از بين رفتن موقعيت خاص تجاری اردبيل، آنها نيز از اين شهر مهاجرت كردند و امروزه هيچ ارمنى در اردبيل زندگى نمیکند.
پوشاک
امروزه استفاده از لباسهای محلی و سنتی در بسیاری از نقاط ایران از جمله استان اردبیل منسوخ شده و مردم از لباسهای معمول شهرهای بزرگ استفاده میكنند ولی در برخی از مناطق این استان همچون منطقه مغان و ارسباران و در میان عشایر كوچنشین و میان روستاییان، استفاده از لباسهای محلی توسط مردان و زنان عمومیت دارد. لباسهای محلی ایل شاهسون و ارسباران یكی از مهمترین جاذبههای فرهنگی این ایل به شمار میآیند. مردان ایل پوشاک اختصاصی ندارند، كت و شلوار و كلاه آنان معروف به کِپی (kepi) یا كلاه ترک داری كه نظیر كلاه مردان گیلان است؛ تشكیل دهندۀ پوشاک مردان شاهسونی است. لباس بانوان ایل شاهسون، هریک یادآور گوشهای از پوشش مردم سایر مناطق ایران زمین است. روسری بانوان را چارقد گلداری تشكیل میدهد كه با یک كلاغی بسته میشود. پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگهای متنوع و شاد تشكیل شده و بلند است. تنبان؛ شلیتهای است كه میپوشند و شبیه تنبانهای بانوان گیلان، بختیاری و قشقایی است. جلیقه زنان شاهسون را پارچههای دوخته شده بدون آستین تشكیل میدهد كه روی آنها سكههای طلا و نقره دوخته شده و تعداد سكهها نشاندهنده میزان ثروت خانواده است. زنان كفشهای دستدوزی به پا میكنند كه در رنگهای متنوع و شاد تهیه شدهاند. پوشش یاد شده در میان برخی روستاهای استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی نیز متداول است.
سوغات اردبيل
از مهمترین سوغات اردبیل میتوان آب نبات ، تخمه آفتابگردان ، حلوای سیاه ، سرشیر، شیرینیهای محلی ، شكلات روسته ، عسل طبیعی سبلان ، عصاره گلهای سبلان و کره را نام برد . حلوای سیاه اردبیل معجونی است که از جوانه گندم و کره طبیعی تهیه میشود و بسیار مقوی است.
صنایع دستی
صنایع دستی اردبیل بیش تر توسط عشایر و ساكنان شهرها و روستاهای كوچك منطقه صورت می گیرد . قالیبافی ، گلیم بافی و جاجیم بافی از کهن ترین صنایع دستی شهرستان اردبیل است که دارای شهرت فراوان و اهمیت ویژهای هستند . گلیم بافی در این میان از اهمیت بسیار بسیاری برخوردار بوده و فرش اردبیل در مجموعه فرش های نفیس آذربایجان به شمار میآید . نقشه شكسته و اسلیمی ، زمینه فرش های تولیدی فرش بافان اردبیلی را تشكیل میدهد . از مهمترین طرحهای این نقشه ها میتوان به طرح قیچی ، تک گل ، ستاره ، ریزماهی ، وان ، هریس ، زیرخاكی ، كله قوچ ، زرین قلم ، طرح قره باغ ، لچک ترنج و مانند اینها اشاره كرد. از دیگر صنایع دستی شهرستان اردبیل میتوان شال بافی ، جوراب های پشمی ، پشتی ، قلاب دوزی ، خورجین بافی ، نقره كاری ، قلمزنی ، خاتم كاری ، صنایع چوبی و فلزی و سفال گری را نام برد. بر اساس آمار موجود ۸۰ درصد فرش تولیدی شهرستان اردبیل ، به خارج از كشور و بیش تر به كشورهای آلمان ، ایتالیا ، فرانسه و ژاپن صادر میشود. اردبیل شهری با غنای فرهنگی تاریخی و تمدنی است که در آثار و ابنیه تاریخی، منابع طبیعی و رفتارها و آداب و رسوم این سرزمین نهفته است.