در سال 793، مهاجمان مسلح به یک صومعه در ساحل نورثامبریا حمله کردند. راهبان وحشت زده، مات و مبهوت اسیر دست مهاجمانی شدند که دست و پای آنها را با غل و زنجیر بستند و با خود بردند. این اولین حمله ثبت شده به نام وایکینگها است.
وایکینگها دزدان دریایی منطقه اسکاندیناوی یعنی دانمارک، نروژ و سوئد فعلی بودند که بیشتر از دو قرن هر بلایی که دلشان خواست بر سر هر منطقهای که دستشان رسید آوردند. در نتیجه به عنوان جنگجویان خشن و بی رحم معروف شدند.
وایکینگها که بودند و از کجا آمدند؟
وایکینگها دریا نوردانی بودند که در جنوب اسکاندیناوی، یعنی دانمارک، نروژ و سوئد زندگی میکردند. از اواخر قرن 8 تا اواخر قرن 11 میلادی از اروپا گرفته تا دریای خزر و روسیه پا گذاشتند.
آنها بخشی از یک فرهنگ پیچیده اسکاندیناوی را تشکیل میدادند که هم جنگجو و غارتگر بودند و هم تجارت میکردند. در تاریخ وایکینگها، شعرها و نوشتههای به جا ماند که نشان میدهد قصه گو و شاعران فوق العاده ای هم بودهاند.
با این حال، آنقدر به خشن بودن و غارتگری معروفند که به سختی میشود باور کرد هنرمند، قصه گو و بازرگانان خوبی هم بودهاند.
نوع زندگی وایکینگها بسیار روستایی بود و تقریباً هیچ شهری در بین جوامع آنها وجود نداشت. اکثریت قریب به اتفاق از طریق کشاورزی، یا در امتداد ساحل، از طریق ماهیگیری امرار معاش ناچیزی میکردند.
در قرن 7 و 8 متوجه شدند که قایقها به جای اینکه فقط از پارو استفاده کنند با بادبان هم کار میکنند. کم کم قایقهای کوچک به کشتیهای بزرگ تبدیل شدند.
این کشتیها را طوری طراحی کردند که به راحتی و با سرعت در هر نوع عمقی از آب حرکت کنند و به راحتی در ساحل کناره بگیرند.
اینکه دقیقاً از چه زمانی، چطور و چه عدهای از وایکینگها تصمیم به متحد شدن و تعیین یک رئیس برای حمله به مکانهای دیگر گرفتند مشخص نیست. شاید با خودشان در جنگ بودند، و هر کسی قدرت و فامیل بیشتری داشت رئیس میشد.
شاید کسانی که مناطق دیگر را دیده بودند، آمدند و از ثروت آن طرف آبها تعریف کردند و وایکینگها که به سختی با کشاورزی و ماهیگیری زندگی می کردند تصمیم گرفتند که به مناطق دیگر حمله کنند.
شاید هم هر دو این موارد باعث شد تا آنها به افرادی جنگجو برای بدست آوردن ثروت تبدیل شوند. اما چیزی که از اولین حمله آنها ثبت شده و در بالا به آن اشاره شد از سال 793 شروع میشود. بعد از آن در سال 795 در ایرلند و 799 در فرانسه اولین حملههای وایکینگها ثبت شد.
کسانی که قربانی این جنگجویان وحشی میشدند، به آنها وایکینگ نمیگفتند. این نام بعداً به وجود آمد، و در قرن یازدهم رایج شد و احتمالاً از واژه vik گرفته شده که در زبان نورس قدیم که وایکینگها به آن حرف میزدند به معنای “خلیج” یا “ورودی” است.
به جای وایکینگ به آنها “دنی” به معنی دانمارکیها گفته میشد. البته این دانمارکی که امروز ما میشناسیم با آن دانمارکی که آن موقع میگفتند فرق میکند. منظورشان از دانمارکیها، شمالیهای بی دین و ایمان بود! البته با زندگی در دانمارک کنونی، تاثیر فرهنگ وایکینگها را همه جا می بینید.
از کی و کجا حمله وایکینگها شروع شد؟
وایکینگها اول فقط با چند قایق به مناطق مختلف حمله میکردند. بعد از اینکه کمی آذوقه غارت میکردند و در برابرشان مقاومت میشد به خانه بر میگشتند.
اما در دهه 850 حملههای بزرگتر به جنوب انگلیس، ایرلند و در امتداد رود سن در فرانسه شروع شد و پایگاههایی را درست کردند تا از آنجا شروع به تسلط بر مناطق داخلی بکنند.
این حملات در نیمه دوم قرن نهم به کرسندو رسید. وایکینگها در ایرلند بندرهای طولانی و مستحکم مثل بندر دوبلین را درست کردند که از آنجا به قسمت شرقی جزیره تسلط داشتند.
در سال 885 در فرانسه، بعد از اینکه پادشاهشان از نظر سیاسی شکست خورد ارتش وایکینگ پاریس را محاصره و تقریباً آنجا را تصرف کردند.
در اسکاتلند بر شتلند و هبرید تسلط پیدا کردند و در سال 865 وارد انگلستان شدند. نورثومبریا را شکست دادند و در سال 866 پایتخت جنوبی آنها یعنی یورک سقوط کرد. به همین ترتیب، بخشهای دیگری از انگلستان را هم به تصرف خودشان درآوردند.
وایکنیگ ها سالها در منطقهای وسکس انگلستان حکومت کردند تا اینکه آخرین پادشاه آنها، اریک بیدالکس، اخراج و در سال 954 کشته شد.
با این حال، آداب و رسوم وایکینگها و به ویژه دانمارکیها مدتها در آنجا ادامه داشت و هنوز هم ردپای DNA اسکاندیناوی را می شود در منطقهای که قرنها به عنوان Danelaw معروف بود پیدا کرد.
در اواسط قرن یازدهم پادشاهی متحد در دانمارک، نروژ و سوئد ظاهر شد و در نهایت از شدت حمله وایکینگها کم شد.
در اوایل قرن یازدهم، زمانی که لشکرکشی های تحت حمایت سلطنتی موفق شدند انگلستان را دوباره تسخیر کنند و پادشاهان دانمارک را بر تخت سلطنت بنشانند، در واقع آخرین فعالیت وایکینگ ها در اوایل قرن 11 بود.
وایکینگ ها در کجا مستقر شدند و زندگی کردند؟
وایکینگ ها قسمتهای زیادی از اسکاتلند به ویژه اورکنی، منطقه ای در اطراف دوبلین و نرماندی در فرانسه و بخش بزرگی از اوکراین و روسیه را هم برای سال های زیادی تحت کنترل خودشان داشتند.
اما این وسعت مناطق تسخیر شده به دست وایکینگ ها نبود. این دریانوردان جنجگو که قدرتشان در کشتی سازی باعث شده بود تا جرات سفر به سرزمین های دیگر را پیدا کنند، برای پیدا کردن سرزمین ها و در نتیجه غنایم بیشتر تا غرب اقیانوس اطلس هم رفتند.
وایکینگ ها احتمالاً در قرن هشتم وارد فاروئه شدند و از آن به عنوان پله ای برای عبور از غرب در اقیانوس اطلس استفاده کردند.
در اواسط قرن نهم وایکینگ ها در جستجوی سرزمین های جدید به ایسلند برخوردند و در سال 872 استعمارگران به رهبری اینگولف آرنارسون در جزیره مستقر کردند؛ و یک جامعه منحصر به فرد، به شدت مستقل و بدون هیچ گونه وفاداری رسمی با پادشاهان نروژ، ایجاد کردند.
از سال 930، مجمعی متشکل از رهبران ایسلند هر تابستان در دشتی در مرکز این جزیره با هم ملاقات می کرد. ادعا می شود که قدیمی ترین پارلمان جهان همین مجمع بوده است.
معروف ترین وایکینگ که بود؟
آیوار بی استخوان (Ivarr the Boneless)، پسر راگنار لودبروک جنگجویی مشهور و یکی از رهبران “ارتش بزرگ هیتن” بود در سال 865 به انگلیس حمله کرد.
دلیل اینکه به او بی استخوان می گفتند مشخص نیست، اما بعضی ها حدس می زنند که شاید نقص عضوی در پا یا استخوان بندی او وجود داشته که باعث شده تا به آیوار بی استخوان معروف شود.
ماجرا هر چه بوده به خاطر زیرکی و بینش استراتژیکی که داشت معروف بود. آیوار بی استخوان آنقدر وحشی و قسی القلب بود که موقع کشتن دیگران در جنگ انگار که به خلسه می رفت و از خود بی خود می شد. وحشی تر از همه می جنگید و خلاصه روی همه وایکینگ ها را کم کرده بود.
دوران وایکینگ ها چه زمانی به آخر رسید؟
حمله و غارت وایکینگ ها، که در انگلیس با حمله به لیندیسفرن در سال 793 میلادی آغاز شد، با شکست حمله هارالد هاردرادا (پادشاه نروژ) در سال 1066 پایان یافت.
با این حال، نفوذ وایکینگ ها از خاورمیانه تا آمریکای شمالی گسترش یافت و چیزی نبود که یک شبه و فقط با شکست در یک نبرد از بین برود.
در همان زمان که هاردرادا به دلیل مصدومیت از ناحیه گردن در پایان مسیر پادشاهی خود بود، در استمفوردبریج، فتح نورمن به دست وایکینگ ها اتفاق افتاد. رهبر آن، و پادشاه آینده انگلستان، ویلیام نوه بزرگ رولو، یک وایکینگ بود!