+98 76-91001177 با ما در تماس باشید
بازدید: 473

شرایط و تاریخچه کشور ایتالیا
جالب است بدانید که 2 کشور مستقل بسیار کوچک به نام‌های واتیکان و سان مارینو در درون خاک ایتالیا قرار دارند و یک تکه از خاک ایتالیا نیز بیرون از خاک اصلی این کشور و در سوئیس قرار دارد که کامپیونه دیتالیا نامیده می‌شود.
رم،پایتخت ایتالیا، به عنوان پایتخت امپراتوری روم و اقامتگاه پاپ، برای قرن های پیاپی از مراکز سیاسی و مذهبی تمدن غرب بود.
نکته جالب در مورد نقشه کشور ایتالیا این است که نقشه این کشور شبیه چکمه است. جزایر ساردنی و سیسیل در دریای مدیترانه نیز جزو ایتالیا است. مرزهای این کشور 2/932/1 کیلومتر است.
که با کشور های واتیکان، فرانسه، اتریش اسلوونی، سوییس، سان مارینو همسایه می باشد. آب و هوای ایتالیا مدیترانه‌ای است. در شمال به دلیل وجود رشته ‌کوه آلپ، سرد و در جنوب خشک و در کل کشوری تقریباً گرم است. بلندترین نقطه آن کوه مونته بیانکو با ارتفاع 748/4 متر از سطح دریا و کمترین ارتفاع آن دریای مدیترانه ‌است.

پس از فروپاشی امپراتوری روم، منطقه ایتالیا به مناطق و شهرهای خودگردان بسیاری تقسیم شده‌بود (ازجمله جمهوری ونیز و دولت کلیسا) ولی واحدهای مختلف سیاسی در منطقه ایتالیا در سال 1861 متحد شده و کشور کنونی ایتالیا را به‌وجود آوردند.
ابتدایی ترین تاریخچه عنوان شده برای کشور ایتالیا اینگونه است که اتروسکها یونانی‌ها و سپس رومی‌ها در دوران باستان بر ایتالیا حکمرانی می‌کردند.
و در قرون وسطی کنترل ایتالیا در دست پاپ‌ها، فرانک‌ها، بیزانسی‌ها و سپس اعراب و نورمان‌ها در پاره‌ای از اوقات بوده‌ است. اتحاد ایتالیا مشکلات پرشماری (1870 – 1848) را درپی داشت، اما مهمترین مشکل، قطعا یکدست ساختن سرزمینی بود که از لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار متفاوت بود.
بکار گیری ساختارهای اداری دوره رژیم سلطنتی ساوویا در طول زمان باعث وخیم تر شدن اختلافات قبلی میان مناطق مختلف ایتالیا گردید و به دنیال آن موج مهاجرت طبقه روستایی به سوی آمریکای شمالی و جنوبی آغاز شد. میان سال‌های پایانی قرن نوزدهم و سال‌های آغازین قرن بیستم، چند میلیون ایتالیایی به خارج از کشور مهاجرت نمودند.

تاریخچه کشور ایتالیا از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی
از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی، دورهٔ قبل از اتحاد تا زمان آغاز جنگ اول جهانی با پدیده رشد کلی کشورایتالیا همراه بود که با تکیه به موقعیت بین‌المللی مثبت، این امکان را یافت تا سر و سامانی به وضعیت مالی و ساختارهای دولتی داده و بخش‌های اصلی برای کمک به پیشرفت و توسعهٔ صنعتی را گسترش دهد و در این راستا البته از کمک سخاوتمندانه سرمایه‌های خارجی نیز بهره برد.
شرایط اجتماعی کشور، که همراه با اختلافات پیش گفته میان مناطق روستایی و شهری بود، سال‌های اولیه صنعتی‌سازی کشورایتالیا و نخستین گام‌ها به سوی یک ساختار نوین اجتماعی را با شکل‌گیری احزاب سیاسی رقم زد.
ظهور این احزاب سیاسی و تنش‌های اجتماعی ناشی از آن تأثیر گسترده‌ای بر جریان‌های بعدی تاریخی ایتالیا بجای گذاشت. به دنبال بر خورداری شهروندان ایتالیایی از حق رأی در سال 913، روند یکپارچه سازی سیاسی کشور ایتالیا تکمیل شد و این در حالی بود که چهرهٔ بین‌المللی ایتالیا که به‌دنبال اصلاحات آغاز شده از فردای روز اتحاد، هماهنگ تر و مدرن تر شده بود، وجهه بیشتری یافته و تقویت می‌شد.

کشور ایتالیا در آستانهٔ جنگ اول جهانی، چشم انداز ترسیم شده تا آن زمان را دگرگون ساخته و در کنار قدرت‌های متحد فرانسه، انگلیس و ایالات متحده وارد جنگ شد. به‌دنبال کنفرانس صلح ورسای در سال 1919 مناطق شمالی ترنتینو، التوادیجه و ونتریا جولیا را که برای کامل ساختن روند اتحاد ملی مورد نیاز بود، بدست آورد.

ایتالیا هر چند که از مبارزه پیروز خارج شده بود، اما از نقطه نظر اقتصادی زیر بار فشارهای وارده، دچار چنان آشفتگی‌هایی گردیده بود که دولت‌های وقت آن زمان توان هدایت آن را به‌سوی دست آورده‌های مثبت نداشتند.

در این برهه برخی از تشکیلات سیاسی که بعدها به‌ مدت ده ها سال بر آینده کشور تأثیرات عمیقی گذاشت، پا به عرصه وجود گذاردند، از جمله حزب ملت (1919) که بعدها به حزب دموکرات مسیحی تغییر شکل داد، حزب سوسیالیست، حزب کمونیست که توسط گرامشی پایه گذاری شد (1921) و طبقات مبارز که توسط موسولینی شکل گرفت (1919) و بعداً در سال 1921 به حزب فاشیست ملی تغییر شکل داد و عامل به قدرت رسیدن موسولینی شد.
در سال 1925 میلادی با ممنوع شدن فعالیت همه احزاب دیگر، دوره رژیم فاشیست آغاز می‌شود که با سیاست استبدادی و در پوشش ملی گرایی، باعث دگرگونی‌های ریشه‌ای در زندگی کشور گردید و آزادی‌های سیاسی را محدود نمود. این رژیم برای ممانعت از دشمنی کلیسای کاتولیک، به توافقی با واتیکان در سال 1929 دست یافت.

در آن سال‌ ها اقدامات جدی برای تقویت و توسعه فعالیت‌های صنعتی و کشاورزی صورت گرفت. در زمینه سیاست خارجی، موسولینی سعی کرد با اتکا به سیاست توسعه طلبانه و قدرت‌های متحد، پرستیژ خود را تثبیت نماید که نقطهٔ اوج آن اتحاد با آلمان و ورود به جنگ دوم جهانی (1945 – 1940) علیه متفقین و متعاقباً سقوط رژیم فاشیست به‌دنبال ناکامی‌های نظامی بود.
بازسازی دموکراسی و اداره وضعیت سخت کشور پس از پایان جنگ و کوشش در از بین بردن هر آنچه از رژیم فاشیست به ارث مانده بود، باعث شد تا مجمع قانون اساسی شکل بگیرد.
در دوم ژوئیه سال 1946، و به‌دنبال انجام همه‌پرسی «جمهوری ایتالیا» متولد شد و این تاریخ تبدیل به جشن ملی شد. قانون اساسی جدید از تاریخ اول ژانویه 1948 رسمیت یافته و به مرحله اجرا در آمد

ایتالیا بعد از جنگ، تلاش زیادی برای نزدیکی به کشورهای غرب انجام داد و در این راستا به ”اتحاد آتلانتیک” ملحق شد که سازمانی نظامی دفاعی است که به ابتکار آمریکا شکل گرفت و اکثر کشورهای اروپایی غربی نیز به آن پیوستند.
در سطح اروپا، ایتالیا در آن دوره از جمله کشورهایی بود با حداکثر توان در راستای یکپارچگی اروپا در طی مراحل مختلف آن، چه از نظر اقتصادی و چه سیاسی کوشش نمود. از اول ژانویه 1999میلادی، ایتالیا از جمله 11 کشوری است که واحد پولی یورو را به عنوان پول واحد برگزید.

زبان‌ های کشور ایتالیا
در مورد زبان های کشور ایتالیا باید بدانید که عمده ایتالیایی‌ها رومی تبار هستند و زبان‌های رایج در ایتالیا هم تقریبا همگی شاخه‌هایی از زبان رومی بشمار می‌روند. با وجود اینکه زبان رسمی ایتالیا زبان ایتالیایی است اما زبان‌های پرگویشور دیگری در این کشور وجود دارند که حالتی نیمه رسمی و گاه محلی دارند.
بسیاری از این زبان‌ها در معرض نابودی قرار گرفته‌اند که شروع مرگ تدریجی این‌زبان‌ها به دوره حکومت فاشیسم بر ایتالیا باز می‌گردد. ایتالیایی زبان رسمی این کشور است که از سال 1861 تاکنون این مقام را دارد.

پیدمونتی: زبان رایج منطقه پیدمونت ایتالیاست که بیش از دومیلیون نفر از مردم ایتالیا بدان تکلم می‌کنند.
ونیزی: زبان قدیمی منطقه ونیز که از زبان‌های رومی بشمار می‌رود و در ایتالیا قریب دو میلیون نفر از اهالی منطقه ونیز و مناطق مجاور بدان تکلم می‌کنند. این زبان در اسلوونی نیز رایج است.
ناپلی: زبان رایج منطقه جنوب ایتالیا بویژه نواحی پالرمو و ناپولی است که بیش از 6 میلیون نفر از سکنه ایتالیا بدان سخن می‌گویند. گویش ایتالیایی جنوبی در واقع گویشی از همین زبان است و نه ایتالیایی.
توسکانی: زبان رایج در منطقه توسکانی است که گاهی گویشی از زبان ایتالیایی نیز شمرده می‌شود. حدود سه میلیون تن به این زبان تکلم می‌کنند.
ساساری: این زبان اگرچه تنها 125 هزارتن گویشور دارد اما در منطقه خودمختار ساردینیا زبان رسمی بشمار می‌رود.
اسلوونیایی: در شهرهای تریست و گوریتزیا مردم به دلیل همسایگی با اسلوونی با این زبان آشنایی دارند.
لومباردی: در مناطق شمالی ایتالیا بویژه نقاط هم‌مرز با سوئیس رایج است و بیش از سه میلیون گویشور در ایتالیا دارد.
ساردوکمپیدانی: از زبان‌های بومی جنوب ایتالیاست که هنوز نزدیک به 1 میلیون گویشور دارد اما بیشتر گویشورانش در مناطق کوهستانی شمال ایتالیا بسر می‌برند که این بدلیل سیاست‌های فاشیستی ایتالیا در زمان جنگ جهانی دوم بوده‌است.
زبان ایتالیایی -یهودی از زبان‌های رومی است که در ایتالیا امروزه بیش از 200 تن گویشور ندارد.

مذهب مردم ایتالیا
 مذهب مردم ایتالیا به این گونه است که اکثریت با مسیحیت کاتولیک است، ولی پروتستانها، یهودی ها و مسلمانان (که اکثراً مهاجر هستند) نیز در این کشور زندگی می‌کنند. 91/6% جمعیت ایتالیا مسیحی و بیشتر کاتولیک هستند که یک سوم آنها (36/8%) عضو فعال هستند.
امروزه 825000 نفر مسلمان در ایتالیا زندگی می‌کنند که (1/4%) جمعیت ایتالیا را تشکیل می‌دهند که از بین آنها فقط 50000 نفر ملیت ایتالیایی دارند.

تاریخچه کشور ایتالیا – پرچم ایتالیا
پرچم ایتالیا که اغلب در زبان ایتالیایی به‌ عنوان «پرچم ملی سه‌رنگ» شناخته می‌شود، از سه رنگ سبز، سفید و سرخ با ویژگی‌های مساوی تشکیل شده که به‌صورت عمودی هستند. شکل کنونی این پرچم در 19 ژوئن سال 1946 و به‌ طور رسمی در تاریخ 1 ژانویهٔ سال 1948 به تصویب رسیده‌ است.
اولین نهادی که از پرچم 3 رنگ ایتالیا استفاده نمود، جمهوری کیسپادانا و در سال 1797 بوده‌ است. پس از آن، ارتش ناپلئون بوناپارت در ایتالیا بارها پیروز شد.
در طی این دوران، بسیاری از جمهوری‌های کوچک عضو فرقهٔ مذهبی مخالف دولت و نیز اکثر ایالات کهن که هرکدام پرچم‌های گوناگونی برای خود داشتند، به‌طور مشخص از پرچم 3 رنگ ایتالیا که از پرچم فرانسه در سال 1790 الهام گرفته‌بود، استفاده نمودند. رنگ انتخاب‌شده برای پرچم توسط جمهوری، رنگ‌های سرخ و سفید بودند؛ رنگ انتخاب‌ شده از پرچم میلان هم رنگ سبز بود که برگرفته از رنگ لباس گاردهای شهری میلان بوده‌ است.

برخی از ارزش‌هایی که به رنگ‌های سه‌گانهٔ پرچم ایتالیا نسبت داده شده‌اند، رنگ سبز را نشانگر دشت و تپه، رنگ سفید را نشانگر قله‌های برفی رشته‌کوه‌های آلپ و رنگ سرخ را نشانگر خون‌های ریخته‌ شده ایتالیایی‌ها در پی جنگ‌های استقلال‌طلبانه‌شان می‌داند. البته تفسیرهای مذهبی در این مورد، رنگ سبز را نشانگر امید، رنگ سفید را نشانگر ایمان و رنگ سرخ را نشانگر نیکوکاری می‌داند؛ این تفاسیر به «سه ارزش الهی» معروف‌اند.

 شهر رم ایتالیا
شهر رُم پایتخت کشور ایتالیا ، بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر این کشور با 2.7 میلیون سکنه و همچنین مرکز ناحیه‌ی لاتزیو می‌باشد.

تاریخچه شهر رم
تاریخچه شهر رم را معمولاً از 22 آوریل 753 ق‌م، تاریخ سنتی بنیانگذاری شهر رم (که در دوره‌ای مبدأ تاریخ به‌شمار می‌آمده) – تا 4 سپتامبر 476، یعنی تاریخ برکناری رمولوس آگوستوس، آخرین امپراتور رم غربی در نظر می‌گیرند.
این دوازده قرن تاریخ را ادوارد گیبون، سیاست‌مدار انگلیسی سدهٔ 18 و مشهورترین مورخ تاریخ رم، در ۶ جلد جا کرده و ویل دورانت، یک جلد 900 صفحه‌ای از تاریخ تمدن‌اش را به آن اختصاص داده.
در افسانه ها داریم که انیید، یکی از بازماندگان شهر تروا در آن جنگ افسانه‌ای، به سرزمین ایتالیای امروزی می‌آید. نوادگانش رموس و رمولوس، بنا به دستور پادشاهی که پسران را می‌کشته، به آب افکنده می‌شوند و از قضا، توسط ماده‌ گرگی پرستاری و بزرگ می‌شوند.
و بعدها این 2 تن، شهر رم را بر روی هفت تپه نزدیک به رود تیبر بنیان می‌گذارند.
این افسانه، خالی از حقیقت هم نیست. بنیانگذاران شهر رم، مردمانی غیر از ساکنان بومی سرزمین ایتالیا بودند که امروزه قوم و تمدن شان به نام اتروسکانی شناخته می‌شود.
آن طور که محققان حدس می‌زنند، کسانی از بابل یا الهام گرفته از تمدن بابل بودند که به رم آمدند و شهرنشینی را به آن سرزمین آوردند. تاریخ رم، 3 دوره آغازین و جمهوری، امپراتوری، و افول و سقوط امپراتوری را شامل می‌شود.

سنای رم، مجلسی که به تقلید از یونانی‌ها برپا شده بود، بازیگر ثابت هر سه دوره بود. در ابتدا، پس از منازعات فراوان، اختلاف طبقاتی بین اشراف و توده‌های زیردست برداشته شد و جمهوری شکل گرفت.
نشان اصلی شناسایی قدرت سنای روم حروف اختصاری (اس . پی . کیو . آر) بوده است که به معنای سنا و مردم رم است رمی‌ها به خاطر ارتش منظم شان توانستند قلمرو خود را از دشت‌های پیرامون رم (موسوم به لاتیوم، یعنی سرزمین مردم لاتین) به کل ایتالیا گسترش بدهند (238 ق‌م). بعد نوبت تسلط بر دریای مدیترانه بود.

رمی‌ها بر سر تصرف جزیره سیسیل با دولت کارتاژ درگیر شدند و بعد از 3 جنگ بزرگ، عاقبت در (149 ق‌م) دولت کارتاژ که روزی بر تمامی ساحل دریای مدیترانه، از سیسیل تا اسپانیا تا آفریقا حکومت می‌کرد، به کلی نابود شد.

یونان هم در (129 ق‌م) که به دست رمی‌ها افتاد، امپراتوری اش شکل گرفت. با ظهور چهره قدرتمندی به نام ژولیوس سزار، اختلافات داخلی تمام شد و جایگاه امپراتور به عنوان بالاترین قدرت و مظهر اراده رم شکل گرفت. در دوره طلایی (27 ق‌م تا 192م) آن‌ها به همسایگی امپراتوری ایران رسیدند و رم از شهری آجری به شهری از مرمر تبدیل شد.

تمام ادیبان و فیلسوفان مهم رم در این دوره زندگی می‌کردند و اکثر داستان‌های رم باستان، مربوط به این دوران است. پادشاهی کومودوس پایان عصر طلایی بود. بعد از او، دیگر هیچ چیز مثل قبل نبود. سرداران کشور را چند پاره کردند و اختلافات بین هواداران مسیح و کافران به کیش جدید هم به این چندپارگی افزود.

کنستانتین، تنها امپراتور بزرگ پس از عصر طلایی، کشور را متحد کرد، مسیحیت را آئین رسمی اعلام کرد و شهر کنستانتینوپل (استانبول) را به عنوان پایتخت جدید ساخت (336 م). با این کار البته میراث رم تا قرن‌ها بعد در امپراتوری بیزانس حفظ شد، اما در واقع کنستانتین به شهر رمولوس خیانت کرد.

شهر رم ایتالیا

با مرگ او، امپراتوری به 2 بخش غربی و شرقی تقسیم شد (395م). فاصله این دو پاره امپراتوری، مدام با هم بیشتر می‌شد. دیگر نه رم شرقی تاب مقابله با امپراتوری ایران را داشت و نه رم غربی می‌توانست مانع از هجوم هون‌ها و وندال‌ها و گوت‌ها و سایر اقوام بیابان‌گرد بشود.
آتیلا در(444 م) رسما برای حمله نکردن به رم از امپراتوران غرامت می‌گرفت. اوضاع در داخل امپراتوری از این هم عجیب‌تر بود. یکی از آخرین امپراتورها، خودش هم از این که به مرگ طبیعی می‌میرد و هیچ کس علیه‌اش توطئه نکرده در تعجب بود.

آخرین امپراتور رم، پسر بچه‌ای به نام رمولوس اگوستوس بود. ادووآکر، پسر ادکون، وزیر ایتالیا با تهاجم به رم، به سادگی او را از پادشاهی خلع کرد (476 م) و پایان امپراتوری رم را اعلام کرد. او دستور داد از آن به بعد، آن سرزمین را ایتالیا بخوانند.


اوژن گشت کیش