+98 76-91001177 با ما در تماس باشید
بازدید: 402

تاریخ انگلستان
هزاران سال پیش مهاجرانی از نقاط گوناگون به جزایر بریتانیا آمده و در این منطقه ساکن شدند. کشفیات باستانشناسی از این نقطه که شامل ابزار سنگی و ردپایی در نورفولک است، اثبات کرده که هشتصد هزار سال پیش انسان‌های نخستین در انگلستان امروزی زندگی می ‌کردند. یکی از کهن ترین شواهد موجود از حضور انسان در شمال غرب اروپا، یک قطعه استخوان آرواره‌ انسان است. این قطعه استخوان در نیمه اول قرن بیستم از ناحیه کنتزکاورن بدست آمد و ادعای باستان شناسان و تاریخ نگاران تاریخ انگلستان را مبنی بر قدمت چند صد هزار ساله این سرزمین اثبات کرد. باستان شناسان قدمت استخوان آرواره مکشوفه را حدود ۴۱۰۰۰ تا ۴۴۰۰۰ سال تخمین زده اند. امروز الی گشت در زنگ تاریخ سفری کوتاه به تاریخ بلند این سرزمین دارد و تاریخ انگلستان را مورد بررسی قرار می دهد.

انگستان در هزاره های پیش از میلاد

مهاجرت های پیوسته انسان ها تا پایان آخرین عصر یخبندان به سرزمین مورد بحث ادامه داشت. در این دوره که به حدود ۱۲۰۰۰ پیش می رسد مهاجرانی از دیگر سرزمین ها برای سکونت دائمی به سوی سرزمین انگلستان امروزی کوچ کردند. آثار و بقایایی از دوران میان‌ سنگی و نوسنگی وجود دارد و نیز از عصر برنز آثار و شواهدی از نقاط گوناگون این سرزمین بدست آمده است.  انسان های ساکن این منطقه در عصر آهن، در جنوب سلت‌ها و در جنوب شرق قبایل بلژی بودند.

با فتح انگلستان در سال ۴۳ قبل از میلاد بدست رومیان، کنترل ایالت بریتانیا تا قرن پنجم بعد از میلاد بدست رومیان فاتح افتاد. بعد از دوران فرمانروایی رومی ها  آنگلوساکسون‌ها در انگلستان ساکن شدند. محققان و تاریخ نگاران تاریخ انگلستان حضور و اسکان آنگلوساکسون‌ها در این سرزمین را نقطه آغاز و شکل گیری کشور انگلستان و پیدایش نژاد انگلیسی ها می‌دانند. آنگلوساکسون‌ها از مردمان ژرمن بوده و چندین پادشاهی‌ را بوجود آوردند که این پادشاهی‌ها در حقیقت اولین نشانه های ظهور قدرت‌ها در انگلستان و قسمتی از اسکاتلند بود.

ره آورد آنگلوساکسون‌ها به این سرزمین جدید زبان انگلیسی باستان بود. آن ها انگلیسی باستان را جایگزین زبان بریتانیایی کردند که زبان قبلی این سرزمین بود. در این دوران انگلوساکسون‌ها بطور مداوم با دولت‌های بریتانیایی در نقاط گوناگون از جمله ولز، کورن‌وال و… در حال جنگ بودند.

اما از حدود سال ۸۰۰ بعد از میلاد بود که تهاجمات بی وقفه وایکینگ‌ها شروع شد و کنترل بخش های وسیعی از منطقه را بدست گرفتند، در همین دوران بود که فرمانروایان این سرزمین کوشش بی امانی برای اتحاد پادشاهی‌ های گوناگون آنگلوساکسون کردند و در نتیجه در قرن ۱۰ میلادی این تلاش‌ها به ظهور پادشاهی انگلستان منجر شد.

در نیمه قرن یازدهم میلادی نورمن‌ها با حمله به انگلستان این سرزمین را فتح کردند در نتیجه ویلیام فاتح سلسله نورمنی را بنیان گذاشت، سلسله ای که بالغ بر نیم‌ قرن انگلستان را تحت سلطه خود داشت، اما عاقبت دوره بحران و کشمکش بر سر جانشین پادشاه از راه رسید. دوره ای که در تاریخ انگلستان به آن دوره آنارشی می‌گویند.

جنگ های صدساله در انگلستان
در چنین دوره ای دودمان پلانتاژنه حاکمیت انگلستان را تحت اختیار خود داشتند. اما خاندان پلانتاژنه فقط به حاکمیت انگلستان اکتفا نکرده و ادعا و سودای حاکمیت پادشاهی فرانسه را هم در سر می پروراند در نتیجه بحران جانشینی پدید آمد و به دنبال آن سلسله جنگ هایی که به جنگ صد ساله در تاریخ انگلستان معروف است بوجود آمد.

این جنگ‌های صد ساله درگیری های بی وقفه ای بود که هم ملت و هم دولت و حاکمان دو سرزمین را درگیر و سرگرم خود ساخته بود. اما مشکل انگلستان فقط جنگ‌های صد ساله نبود و بعد از این جنگ ها این پادشاهی درگیر جنگ‌ قدرت و جانشینی در داخل بود. در جنگ رزها دو شاخه از دودمان پلانتاژنه به اسم خاندان یورک و خاندان لنکستر با هم درگیر شدند، عاقبت کسی که به درگیری بین این دو خاندان و جنگ رزها خاتمه داد شخصی به نام هنری تئودور بود.

امپراتوری جهانی
هنری تئودور سلسلهٔ تئودورها را در این مقطع از تاریخ انگلستان در این سرزمین بوجود آورد. حالا تاریخ انگلستان می رفت که وارد مهم ترین فصل از تاریخ خود شود. حاکمیت تئودورها و بعد از آن ها، سلسلهٔ استوارت ها، انگلستان را به یک قدرت استعماری جهانی مبدل کرد. در دوره استوارت ها این سرزمین سرگرم جنگ‌های داخلی بود، در گیرودار جنگ ها شاه چارلز اول اعدام شد و دولت‌های جمهوری بوجود آمدند. اما عاقبت پس از یک دوره طولانی درگیری و جنگ، استوارت‌ها دوباره به تاج و تخت رسیدند. در سده ۱۲ میلادی ولز توسط انگلستان فتح شد. در قرن هجدهم با اسکاتلند پیمان اتحاد بسته و حکومت پادشاهی بریتانیای کبیر را بوجود آورد.

با آغاز انقلاب صنعتی حالا بریتانیای کبیر به یک امپراتوری جهانی تبدیل شده و نه فقط در تاریخ انگلستان که در تاریخ جهان به عنوان بزرگ‌ ترین امپراتوری، نام خود را ثبت کرده است. هر چند بعد از حرکات و جنبش های ضد استعماری و استعمارزدایی قرن ۲۰ قسمت بزرگی از این امپراتوری عظیم مستقل شد و اعلام استقلال کرد اما تاثیرات فرهنگی آن در سطح وسیعی در کشورهای جهان هنوز وجود دارد.

عصر ویکتوریا
بعد از جرج چهارم، ویلیام چهارم و پس از او ملکه ویکتوریا به تخت نشست. دوره ی سلطنت ۶۴ ساله ی این ملکه  که در ۱۸ سالگی به سلطنت رسید به عصر ویکتوریا معروف است و در این دوره بود که گستره ی مستعمرات انگلستان در جهان به اوج خود رسید. عصر ویکتوریا عصر تاسیس شرکت‌های نفتی بزرگی مثل کمپانی هند شرقی، رویال داچ شل، شرکت نفت برمه و شرکت نفت ایران و انگلیس بود. در نیمه نخست قرن نوزدهم حزب محافظه کار انگستان شکل گرفت. ویلیام گلادستون از حزب لیبرال و بنجامین دیزراییلی از حزب محافظه کار مهم‌ ترین نخست وزیران عصر ویکتوریا محسوب می شوند.

از مشهورترین نبردهای عصر ویکتوریا، جنگ واترلو است. سرانجام ملکه ویکتوریا در سال ۱۹۰۱ با تاج و تخت سلطنت و دنیا خداحافظی کرد و فرزند او، به اسم ادوارد هفتم که از خاندان ساکس کوبورگ گوتا بود به تخت سلطنت انگلستان دست یافت. در دوران جنگ جهانی دوم وینستون چرچیل نخست وزیری انگلستان بود و در همان خلال جنگ جهانی اول بی‌بی‌سی معروف تاسیس شد. با خاتمه جنگ بر اساس قرارداد ورسای انگلستان به قسمت عمده ای از متصرفات آلمان در آفریقا دست یافت.


اوژن گشت کیش